هفت هنر
  • خانه
  • سینما
  • نقاشی
  • موسیقی
  • مجسمه‌سازی
  • معماری
  • ادبیات
  • تئاتر
  • بیوگرافی
  • رنگارنگ
بدون نتیجه
نمایش همه نتایج
  • خانه
  • سینما
  • نقاشی
  • موسیقی
  • مجسمه‌سازی
  • معماری
  • ادبیات
  • تئاتر
  • بیوگرافی
  • رنگارنگ
بدون نتیجه
نمایش همه نتایج
هفت هنر
بدون نتیجه
نمایش همه نتایج
خانه بیوگرافی

بیوگرافی عباس کیارستمی

6 شهریور 1402
در بیوگرافی, سینما
0
عباس کیارستمی

عباس کیارستمی

عباس کیارستمی (۱ تیر ۱۳۱۹ – ۱۴ تیر ۱۳۹۵) کارگردان، فیلمنامه‌نویس، تدوین‌گر، عکاس، تهیه‌کننده، گرافیست، کارگردان هنری، نویسنده و نقاش ایرانی بود. کیارستمی به عنوان یکی از تاثیرگذارترین سینماگران جهان نیز شناخته می‌شود.

عباس کیارستمی

عباس کیارستمی
عباس کیارستمی

به گزارش هفت هنر : عباس کیارستمی (۱ تیر ۱۳۱۹ – ۱۴ تیر ۱۳۹۵) کارگردان، فیلمنامه‌نویس، تدوین‌گر، عکاس، تهیه‌کننده، گرافیست، کارگردان هنری، نویسنده و نقاش ایرانی بود. کیارستمی به عنوان یکی از تاثیرگذارترین سینماگران جهان نیز شناخته می‌شود. کیارستمی سابقه حضور در جشنواره‌های معتبر بین‌المللی را داشته که از بین آنها می‌توان به چهار دوره داوری در جشنواره بین‌المللی فیلم کن در سال ۱۹۹۳، ۲۰۰۲، ۲۰۰۵ و ۲۰۱۴ اشاره کرد و از این رو در میان هنرمندان ایرانی پیشتاز است.

کیارستمی از سال ۱۹۷۰ میلادی در کارِ سینما شروع به فعالیت کرد و بیش از ۴۰ فیلم سینمایی، کوتاه و مستند ساخت. از مهم‌ترین کارهایش می‌توان به: سه‌گانه کوکر، کلوزآپ (۱۹۹۰)، طعم گیلاس (۱۹۹۷)، و باد ما را خواهد برد (۱۹۹۹) اشاره کرد. او در دوره پایانی کارش به فیلم‌سازی بیرون از ایران روی آورد که حاصلش فیلم‌هایی مانند کپی برابر اصل (۲۰۱۰) و مثل یک عاشق (۲۰۱۲) بود.

کیارستمی علاوه بر سینما در کارهای دیگر هنری از جمله شعر، عکاسی، چیدمان، موسیقی، طراحی گرافیک، طراحی و نقاشی نیز فعال بود. او را باید در زمره سینماگران موسوم به موج نوی سینما در ایران و همتای سهراب شهیدثالث و پرویز کیمیاوی به‌شمار آورد. سادگی، استفاده از کودکان به عنوان نقش اول و قهرمان داستان، سبک مستندگونه، بهره‌گیری از فضاهای روستایی، حذف کارگردان، شاعرانگی و نیز مکالمه شخصیت‌ها در سواری برخی از ویژگی‌های فیلم‌های کیارستمی است.

کیارستمی برنده چندین جایزه بزرگ سینمایی است. وی پنج بار نامزد جایزه نخل طلای جشنواره فیلم کن شد و در سال ۱۹۹۷ در پنجاهمین دوره جشنواره فیلم کن برای فیلم طعم گیلاس این جایزه را گرفت. وی در جشنواره‌های متعدد معتبر فیلم جهان به عنوان داور حضور داشته‌است. وی همچنین با دریافت ۳۲ دست‌آورد شخصی، پرافتخارترین هنرمند ایران به‌شمار می‌رود.

عباس کیارستمی
عباس کیارستمی

عباس کیارستمی/ چهارفصل/
علیرضا سمیع‌آذر
/ زایش مدرنیسم ایرانی/ نشر نظر

دستاورد بیش از ۳۰ سال تجربه ماندگار عباس کیارستمی در عکاسی، آثار بسیار متنوعی است که صرف‌نظر از موارد پراکنده، در ده سری عمده و قابل‌تمایز خلق شده‌اند. این ده سری عبارت‌اند از: سفیدبرفی، باران، راه‌ها، مهتاب، درها و یادها، درخت‌ و کلاغ، دیوار، پنجره رو به حیات، گاو و به من نگاه کن که از شهرت متفاوتی برخوردار بوده و برخی از آن‌ها هرگز در ایران به نمایش درنیامده‌اند. این مجموعه‌ها، محصول تلاش ارزشمند و ماندگار هنرمند هستند برای تحریک ذهن و تداعی معانی، در تصاویر برآمده از بستر جاری زندگی. آن‌ها بیانگر تفکر هنری کیارستمی و واژگان بصری او هستند که به شکل متنوعی هم‌چون تنوع “چهارفصل” در آثار مختلف وی تبلوریافته‌اند.

رهیافت هنری کیارستمی انتزاعی کردن پدیده‌های طبیعت و جهان پیرامونی و درواقع نوعی آشنا‌زدایی از آن‌هاست؛ به‌طوری‌که مخاطب خیلی زود درمی‌یابد که مضمون اصلی هنر او نه جلوه ظاهری و زیبایی‌شناختی برف، باران، راه، در و دیوار، بلکه مفاهیمی ذهنی در ورای آن‌هاست. تصاویر به‌ظاهر ساده، ولی عمیقاً کنایی او به‌راحتی از جذابیت‌های بصری و جنبه‌های شاعرانه عبور کرده و در دنیای نمادین حکومت و معنا سیر می‌کنند. ترکیب‌های خالص و پالایش‌یافته وی، بیننده را به لایه‌های پنهان اشارات و دلالت‌ها سوق داده تا از این طریق او را با مفاهیم پیچیده و متباینی هم‌چون بودن یا نبودن، واقعیت یا توهم، حضور یا فقدان و ذهنی یا عینی رویاروی سازد. از این منظر اگر در پی ردپای کیارستمی در آثارش باشیم، باید او در عمق پنهان اثر، و نه سطح ساده و آشکار آن، جست‌وجو کنیم.

 

درخت و کلاغ
…. هیچ‌کس زاغچه‌ای را سر یک مزرعه جدی نگرفت

سهراب سپهری

 

بی‌تردید لذت‌بخش‌ترین معرفت طبیعت در آثار کیارستمی، سفر پرشوری است که او بر مرکب خیال در گستره‌های طبیعت پیشنهاد می‌کند؛ سفری شورانگیز هم‌چون سیر در آفاق و عالم معنا که در هستی‌شناسی هنرمند می‌تواند با هر پدیده طبیعی آغاز شود. هریک از تصاویر او قصه شگفت‌انگیزی است از هر چیز ساده در اکناف هستی که پس از لحظه‌ای درنگ و تأمل، ناگهان ما را در برابر حقیقتی تکان‌دهنده، حیرت‌زده رها می‌سازد.

کیارستمی برای این سفر، توشه چندانی از حکمت و فلسفه به‌همراه نمی‌برد، شاید به‌زعم او، قدری خرد و تعمق، برای نیل به این معرفت کافی است. آن‌چه برای همه ما تنها یک منظره یا حداکثر جلوه‌ای تماشایی از طبیعت است، برای او محملی است در کشف اسرار هستی و اشارات معنایی. در فرجام کار او، طبیعت و هستی درهم‌آمیخته و در یگانگی با انسان حکمت و مراقبه را فرامی‌خواند. در همین نقطه مجموعه عکس‌های کیارستمی با نقاشی‌های سهراب سپهری از درخت‌ها به یک تقارن مفهومی و تجانس بصری می‌رسند؛ گویی هر دو هنرمند هم‌آوا با یکدیگر در ورای طبیعت و درخت، معنا و راز را جست‌وجو می‌کنند.


شالوده تصویر در این مجموعه عکس‌های کیارستمی، عموماً متشکل از رژه درختانی است که با بازی نور و سایه در زمینه ثابت چمنزار همراه می‌شود. عنصر تکمیل‌کننده این ترکیب کلاغ است که جایگاهی خاص و پایدار در تصویر داشته و همیشه روی زمین به نحو دلسردکننده‌ای ساکن است. این سکون البته واجد حضوری قدرتمند است به‌طوری‌که باوجود کوچکی، درختان تنومند را عمیقاً تحت تأثیر قرار می‌دهد. این اولین جنبه مفهومی تصاویر است که علی‌رغم درختان عظیم‌الجثه، بر حضور ثابت، و نه‌چندان درشت‌نمایی‌شده کلاغ‌ها تأکید دارد. در حقیقت کیارستمی هرگز تلاشی برای قرار دادن کلاغ‌ها در نقطه طلایی ترکیب نداشته و از عوامل دیگری هم‌چون نور نیز برای ایجاد تأکید به روی آن‌ها استفاده نکرده است. بااین‌حال اگر بر آن باشیم تا همانند دیگر عکس‌های او، مانند مجموعه برف، جاده و باران، برای این مجموعه نیز یک تک‌عنوان قائل شویم، بی‌تردید کلاغ خواهد بود. در این صورت، هنر عکاسی کیارستمی این‌بار بر موضوعی معطوف می‌شود که انرژی بصری اندک، لیکن ظرفیت استعاری فوق‌العاده بالایی را داراست.


مشابه سایر آثار هنرمند، در ک و تحلیل تصاویر این مجموعه نیز در لایه‌های مختلفی از شناخت اثر قابل حصول است. در لایه اول، این تصاویر را می‌توان منظره‌های کلاسیکی پنداشت که برآنند تا بر مبنای قواعد ساختاری نقاشانه، گستره‌های زیبا و دلپذیر از طبیعت ارائه نمایند. در لایه‌ای عمیق‌تر، نمادها و استعاره‌هایی بر تأویل اثر نمایان می‌شوند که ممکن است ضرورتاً حاوی نظرات هنرمند نبوده، اما امکان قرائت نشانه‌شناختی تصاویر را با نگاه به سایر کارهای هنری و سینمایی او فراهم سازند. و بالاخره در لایه سوم، تداعی معانی در ترکیب‌بندی تصویر و عناصر متشکله آن، به‌طور مشخص کلاغ و درخت با پس‌زمینه چمن، ما را به در ک پیچیده‌تری از ذهنیت‌های کیارستمی و زیبایی‌شناسی کار او نزدیک می‌سازد.

از منظر تصویرگری نقاشانه، مهم‌ترین کیفیت زیبایی‌شناختی این مجموعه، جلوه مدرنیستی سطح‌گرایانه آن است. عکس‌ها عموماً در یک سطح تخت پدیدار می‌شوند که در قیاس با عمق‌نمایی مشهود در دیگر مجموعه عکس‌های کیارستمی، پدیده‌ای است تازه و متفاوت. حتی درختان تکرارشونده‌ای که زیر تابش مستقیم نور قرار دارند، به‌خاطر بافت غنی خود، در کلیت ترکیب، بیشتر به شکل‌های مستطیل تخت شبیه هستند تا احجامی استوانه‌ای. در غالب تصاویر، ریتم درختان بر پس‌زمینه سبز چمنزار، شالوده ترکیب را به مجموعه سطوح بافت‌دار با کیفیتی پساکوبیستی تبدیل کرده است. برخلاف دیگر مجموعه عکس‌های هنرمند، خط افق هرگز دیده نمی‌شود؛ سطح زمینه سبز چمن عملاً به عمق نمی‌رود و بنابراین هیچ پرسپکتیوی برای یک‌پارچه‌سازی سطوح مختلف به‌کار گرفته نمی‌شود. در برخی تصاویر عمق اندک میدان وضوح که اصولاً یک کیفیت تصویرگری سینمایی است، همراه با ترکیب سطوح تخت و یک‌دست آفتاب و سایه، بر شکل‌گیری این شالوده سطح‌گرایانه در تصویر کمک می‌کند. درمجموع هیچ تلاشی برای نشان‌دادن عمق منظره صورت نگرفته و زوایای دید و بافت تصویر، مشابه نقاشی‌های آبستره، به‌گونه‌ای است که ترکیب در کلیت خود سطحی تخت به‌نظر می‌رسد.

در یک ویژگی عام، تصاویر همیشه رو به پایین عکاسی شده و در قیاس با سایر عکس‌ها، این نخستین‌بار است که کیارستمی از آسمان خبر نمی‌دهد. کادربندی و ترکیب تصویر تقریباً همیشه بر مبنای ریتم درختان تنظیم شده؛ درختانی که هرگز به‌طور کامل دیده نمی‌شوند، اما همیشه بازیگران اصلی صحنه هستند. بافت تنه‌های درختان عظیم و کهن‌سال، کیفیتی انتزاعی به‌سطح تصویر بخشیده و درعین‌حال از قدمت و گذر سالیان حکایت دارد. از این بافت غنی گاه جوانه‌های کوچکی برون آمده تا نقطه کوچکی از زندگی بر پهنه‌ای پیر ظاهر شود. گویی استمرار حیات و شکوفایی بر عرصه‌ای کهن و فرتوت نوید داده می‌شود. این تصویری است که مکرر از مکاشفه پدیده‌های طبیعت و نگاه خرد و کلان کیارستمی که مضمون بسیاری از آثار اوست. این نگاه در این‌جا به‌صورت جوانه‌هایی کوچ برآمده ز سطحی بزرگ و انتزاعی تجسم یافته است.
با وجود هیجان بصری تصاویر، اندیشیدن در آن‌ها خیلی زود از لایه منظره‌پردازی عبور می‌کند و بیننده را به مفاهیمی کنایی در ورای ترکیب تصویر و عناصر متشکله آن معطوف می‌سازد. کیارستمی در این عکس‌ها نیز همانند مجموعه‌های سفیدبرفی و باران یک عنصر طبیعت را مضمون کار خویش قرار داده و از طریق آن به زایش استعاره‌ها و تداعی معانی می‌پردازد. ساختار تصاویر بر مبنای درختان شکل می‌گیرد، لیکن عنصر مفهومی پیونددهنده آن‌ها کلاغ است که در همه تصاویر، حتی مواردی که درختی وجود ندارد، حضور دارد. به‌نظر می‌رسد به‌جای اولویت‌دادن به یکی از دو عنصر کلاغ و درخت، باید به دیالوگ پایدار بین آن دو و استخراج معانی از آن اندیشید. کلاغ‌های پیر؛ پرندگان غریبی که گاه بیش از دو برابر انسان عمر می‌کنند، در رویارویی با درختان کهن‌سال، از گذر زمان، مسیر پرتلاطم زندگی و شاید هم فرجام انسان‌ها سخن می‌گویند. برخی از آن‌ها، از این زمین در زمانی که هنوز هیچ نهالی از درختان در آن کاشته نشده بود، خبر دارند و برخی دیگر نیز زمان از بین رفتن درختان در آینده را شاهد خواهند بود.

این باغ مصفا، نه همیشه بوده و نه همیشه خواهد ماند و کلاغ‌ها بهتر از هر کس دیگری بر این بقا و زوال شهادت خواهند داد. آن‌ها در یک خوانش نمادین، شاهد خاموشی هستند بر گذر زمانه و چرخش ایام، آن هم نه از بالا و دوردست، بلکه نشسته بر زمین و از نزدیک. از این منظر می‌توان پنداشت که کلاغ‌ها حضوری مفهومی و درختان حضوری شکلی در این تصاویر دارند.

چنان‌چه تصور کنیم که این درختان زمانی متعلق به باغ سلطنتی و قلمرو و اقتدار و شکوه پادشاهی بوده‌اند، اما اکنون تفرج‌گاه عمومی شده است و فردا ممکن است به مکان و قلمرویی دیگر بدل شود؛ می‌توان کلاغ‌ها را قصه‌گویان خاموش این فرازونشیب در هویت مگان پنداشت. شاید به همین دلیل است که معمولاً کلاغ‌ها را دوست نداریم و آن‌ها را بدشگون و سیاه می‌پنداریم. آن‌ها بیش از ماه شاهد و ناظر هستند و آن‌که بیشتر می‌بیند بیشتر می‌داند. در تمامی تصاویر، کلاغ‌ها ساکن و حتی در انتظار به نظر می‌رسند؛ چشمانی ناظر بر درختان خود که مصادیقی از حضور سنگین زمان هستند.

درختان عظیم‌الجثه، کهن و پایدار و پرنده سیاه کوچک، ذهن را ناخودآگاه به لایه‌های استعاری برگرفته از نگاهی نشانه‌شناختی سوق می‌دهند. از یک نظر درخت نشانه قدرت، صلابت و ایستادگی است و کلاغ نظاره‌گر این هیبت. هر دو نماد کهن‌سالی و یادآور خاطره ازمنه گذشته، یاد سرزمین کهن و آن‌چه که بر آن رفته است. گاه برگ‌های خشک‌شده برروی چمن‌زار از خزان این سرزمین خبر می‌دهد و گاه شکفتن جوانه‌ها برروی درخت تنومند از بهار آن. درخت استوار، نماد استقامت و اراده راسخ است؛ گرچه کهن و دیرین هم‌چون فرهنگ و تمدن ایرانیان، اما هرگز خشکیده و سترون نیست.

در همه فرهنگ‌ها و قلمروهای اساطیری به دو نشانه کلاغ و درخت بسیار اشاره شده است. حتی اگر نخواهیم به تمثیل‌ها و نمادهای مرتبط با این دو نشانه در اساطیر، فولکلور یا باورهای عوام ارجاع دهیم، قدر مسلم آن است که حضور آن‌ها ما را به خوانش پیچیده‌تری از تصاویر فرامی‌خواند. انتخاب ترکیب این دو نشانه با رویکرد تصویری که پیش‌تر مورد اشاره قرار گرفت، مبین آن است که این مجموعه عکس‌های کیارستمی، بیش از دیگر آثار وی، واجد اشارات معنایی و کنایه‌های استعاری است. آن‌ها در کلیت خود هیچ ربطی به منظره و طبیعت نداشته و صرفاً در لایه‌های نمادین قابل‌درک هستند.

نگاه عمیق و کنایی او به طبیعت، به‌عنوان سرمنشأ حکمت و معرفت که پیوسته یادآور آیین ذن و فلسفه طبیعت‌گرایی آن است، هم‌چنان در این مجموعه عکس‌ها نیز جاریست و براساس آن‌چه از نگاه انسانی و زبان امیدبخش آثار کیارستمی دریافت می‌کنیم، مجموعه کلاغ‌ها و درخت‌ها، ثبت معنا در زیست طبیعی پیرامون ماست و شاید هم جست‌وجویی موهوم در گذر پرتلاطم دوران همراه با یک نگاه نوستالژیک. بدون توسل به استعار‌های نگون‌بختی، ناگواری و شر مسازی، کلاغ‌ها را باید شاهد خاموش تاریخ خواند؛ پرندگانی آرام چون سکوت سرد زمان و نظاره‌گر درختانی کهن‌سال و تناور با نمادهای شکوه و استواری. این مجموعه یک‌بار دیگر نشان می‌دهد که طبیعت و جلوه‌های گوناگون آن برای کیارستمی، نه یک پهنه رمانتیک توصیفی، بلکه پنجره‌ای است که او از طریق آن رازهای زندگی و دغدغه‌های انسانی را نظاره می‌کند.

سفیدبرفی

مجموعه سفیدبرفی دربرگیرنده شماری از مفهومی‌ترین آثار عباس کیارستمی است که در برداشت اول برگردانی از حرف‌های کمابیش گفته‌شده در فیلم‌ها و دیگر آثار او به نظر می‌رسد. در یک نگاه گذرا ممکن است این مجموعه عکس‌های وی را کارهایی از ژانر منظره با تأکیدی خاص بر برف، باران، درخت و یا جاده قلمداد کنیم؛ پنجره‌هایی رمانتیک به‌سوی طبیعت که اتفاقاً چندان هم باحوصله و وسواس انتخاب نشده‌اند. اما در نگاهی عمیق‌تر، هنگامی‌که به حد بالای انتزاع و تقلیل‌گرایی و مهم‌تر از آن رویکرد نمادگرایانه به پدیده‌های طبیعی در این عکس‌ها توجه کنیم، تفاوت‌های ماهوی آن‌ها با فیلم‌ها و یا نمونه‌های ظاهراً مشابه از تصاویر منظره، به‌تدریج آشکار می‌شود. در قیاس با دیگر آثار کیارستمی، این مجموعه با همه سادگی و صراحت در لایه ظاهری، از زبان هنری به‌مراتب پیچیده‌تر و نگاهی کنایی‌تر برخوردار است. برای تشریح بیشتر این نکته، به‌چند جنبه از تلاش محسوس او در مفهومی‌کردن تصاویر اشاره می‌کنم تا پیچیدگی‌های نظام رمزگان تصویری روی به‌شکل تحلیلی‌تری عیان شود.

کیارستمی با مقاومتی پایدار در برابر جذابیت‌های طبیعت، تصاویری به‌ظاهر ساده را دستمایه‌ای برای طرح اشارات ذهنی و کنایه‌های استعاری خود را از سطح دریافت‌های طبیعت‌گرایانه ارتقاء داده و به بازی معانی و دلالت‌های رمزی در ورای عناصری طبیعی چون برف، باران و درخت معطوف می‌سازد. هیچ نوع هیجان‌زایی و تأثیرگذاری احساسی در مواجهه با جلوه‌های خیره‌کننده طبیعت در میان نیست؛ حتی از تمهیدات متداول برای ارائه نگاهی تغزلی به منظره‌های شگفت‌انگیز هم خبری نیست. به‌جای این‌ها پدیده‌های طبیعی به‌شکلی خالص در قاب‌هایی نسبتاً بسته ارائه‌شده‌اند تا بهانه‌ای باشند برای کنکاش در هستی و مفهوم عمیق «هم‌آوایی با کل هستی» به همین دلیل عناصر تا حد ممکن تقلیل یافته و گویی به‌شکلی مجرددرآمده‌اند. برف، باران، درخت، پرنده و دیگر پدیدارها، برای او صرفاً یک ماده خام سرشار از ارجاعات و اشارات هستند، یک دستگاه رمزگان که از خردورزی و حکمتی ازلی سرچشمه می‌گیرد. بدین قرار ردپا و اثرات شخصی هنرمند در آثارش را باید در لایه‌های پنهان اثر وی جست‌وجو کرد و شاید بتوان گفت هیچ صورت ظاهری مشخصی مثل استفاده‌ای خاص از رنگ، ترکیب شکل و فضا، کیارستمی را تعریف نمی‌کند.

آن‌چه که تمامی آثار مجموعه حاضر را به یکدیگر پیوند می‌دهد، عنصر برف است که بر زمینه همه تصاویر حاکمیت داشته و به‌طور منطقی عنوان کل مجموعه را در برمی‌گیرد. سفیدبرفی فراتر از جاده، باران، درخت و کلاغ، مشهورترین سر کارهای کیارستمی به‌ویژه مارکت بین‌المللی است که درعین‌حال در دوره زمانی وسیع‌تری (بالغ بر ۲۰ سال) کار شده است. در قیاس با کارهای متأخر که جنبه مفهومی نمایان‌تری دارند، کارهای اولیه بیشتر بر جنبه‌های زیبایی‌شناختی منظره متمرکز بوده و لذا اکنون کلاسیک‌تر به‌نظر می‌رسند. پارادوکس اولیه بیشتر بر جنبه‌ ماهیتی برف است که در ظاهر سیره‌ای ثابت و جاری بر همه تصاویر دارد، اما کاملاً مشخص است موضوع اصلی در هیچ‌یک از این تصاویر اساساً برف نیست! در حقیقت حضور برف تنها پس‌زمینه‌ای است برای حکایت پدیده‌ای دیگر که بر آن ظاهر می‌شود. این پدیده اغلب یک یا چند تنه درخت است که به شکل موهومی در قلب تصویر دیده می‌شود. گویی برف به‌مثابه یک وضعیت خاص در طبیعت، صرفاً بستری است برای انتزاعی کردن یک عنصر دیگر که همیشه به‌طور ناقص دیده می‌شود، گاه نیم‌تنه و گاه از طریق سایه‌اش. بدین‌سان از برف آشنایی‌زدایی شده تا به یک مفهوم کلی هم‌چون زندگی، هستی و وجود اشاره کند؛ مفهومی که اسرار حیات در آن جریان دارد.


تنه درخت در این آثار عموماً ناقص و جزئی است و گویی همیشه در ذهن ماست که کامل می‌شود؛ درست برخلاف تمایلی که در یک منظره کلاسیک در ارائه تمامیت درخت وجود دارد. در نمونه‌های مکرر، بخشی از تنه درخت همراه با سیاه آن در پهنه تصویر دیده می‌شود تا حکایت درخت به مدد نشانه‌های آن در یک پازل ذهنی بیان گردد. در ترکیب‌های رادیکال‌تر، هیچ قسمتی از درخت در کادر تصویر نیست و ما فقط وجود آن را بر مبنای سایه‌اش تجسم می‌کنیم. چنین درختی یک موجودیت صرفاً ذهنی است که عملاً در تخیل مخاطب ساخته می‌شود. بنابراین روشن است که نه‌فقط برف، بلکه درخت نیز تنها یک نماد است که نه از واقعیت خودش، بلکه از استعاره‌های مترتب بر آن سخن می‌گوید. برف حتی در مواردی که تنها عنصر در پهنه تصویر است، باز هم واقعیت جوهری خود نیست، بلکه به استعاره‌های ذهنی یا بصری ارجاع داده می‌شود. بدین‌سان رابطه دیدمانی ما با تصویر منظره، لاجرم به یک ارتباط مفهومی تبدیل‌شده و درنتیجه کیفیت زیبایی‌شناختی اثر تا حدی تحت‌الشعاع اشارات نشانه‌شناختی آن قرار می‌گیرد. فهم هنر در این فرآیند بیشتر محصول یک ارتباط نظری مرتبط با کنایه‌ها، اشاره‌ها و دلالت‌هاست، تا مشاهده بصری و ادراک حسی.

صرف‌نظر از محتوای تصویری هر تابلو، نفس ارائه مجموعه‌ای آن‌ها، در کنار سری‌های دیگری چون باران، درخت، دیوار و راه، رویکردی ناظر بر نگاه انتزعی به این پدیده‌های طبیعی است. شکل ارائه متوالی گونه یک مجموعه به معنای گسترش یک ایده در وضعیت‌های مختلف؛همانند قواعد سری در ریاضی، خودبه‌خود ماهیتی تجریدی بدان می‌بخشد. به‌همین صورت یک عنصر تصویری که در جلوه‌های کمابیش مشابهی تکرار شود، به یک مفهوم بدل شده و درنهایت کنایه‌ها و دلالت‌های آن بر کیفیت بصری‌اش تقدم می‌یابد. کیارستمی با همین فرآیند، عناصر طبیعی خود را به واژگان بصری در یک زبان استعاره‌ای تبدیل کرده تا مخاطب خود را به اشاراتی در ورای آن‌ها معطوف سازد. او دقیقاً به همین دلیل از جنبه‌های احساسی عناصر طبیعی، مانند کیفیات سفیدی، سردی و انجماد در برف، فاصله گرفته و به‌شکل مشهودی نسبت به جلوه‌های شاعرانه این عناصر بی‌اعتنا می‌ماند. برای وی مفاهیم متباینی هم‌چون بودن یا نبودن، واقعیت یا توهم، حضور یا فقدان و ذهنی یا عینی موضوع اصلی تصویر و ترکیب عناصر آن است. در راستای همین انگیزش‌ها، حد بالای انتزاع و کمینه‌گرایی در کار او قابل توضیح است. تصاویر او بیشتر مرتبط با مفاهیم کلی‌تر هستی و ذهن هستند تا جلو‌ه‌های متداول امپرسیونیستی که منظره‌ای دلپذیر با کیفیتی تغزلی را برای لذت بصری مخاطب به نمایش می‌گذارند.

 

برچسب: عباس کیارستمیعکاسفیلمنامه‌نویس

مطالب مرتبط

حامد بهداد
بیوگرافی

حامد بهداد

17 اردیبهشت 1404
زمان انتشار نسخه با کیفیت فیلم سفید برفی مشخص شد
سینما

زمان انتشار نسخه با کیفیت فیلم سفید برفی مشخص شد

17 اردیبهشت 1404
«گیله پیرمرد» در راه سینماها
سینما

«گیله پیرمرد» در راه سینماها

16 اردیبهشت 1404
پست بعدی
شخصیت انیمیشنی

شخصیت انیمیشنی که برای کودکان الگوهای بدی هستند

سریال قصه‌های جزیره

سریال قصه‌های جزیره و پنج نکته‌ی جالب درباره این سریال

سازهای ایرانی

سازهای ایرانی و نگاهی به دایره المعارف آن

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دوازده − 2 =

توصیه شده

مرگی

مرگی که همه را دور هم جمع کرد

2 سال قبل
غلط ننویسیم

غلط ننویسیم :بلیت نه بلیط، غلتک نه غلطک!

2 سال قبل
انیمیشن

انیمیشن آرامش بخش برای کودکان

2 سال قبل
بهزاد خلج

بهزاد خلج

2 سال قبل

دسته بندی ها

  • ادبیات
  • بدون دسته
  • بیوگرافی
  • تئاتر
  • رنگارنگ
  • سینما
  • مجسمه‌سازی
  • معماری
  • موسیقی
  • نقاشی

برچسب ها

ادبیات اسکار انتشار اکران بازیگر بازیگران هالیوود بهرام افشاری بیوگرافی تئاتر تئاتر شهر تلویزیون جان کانستبل جشنواره هنرهای تجسمی جوانان ایران خانه هنرمندان ایران زخم کاری سه کام حبس سینما سینماها سینمای ایران شاعر علیرضا قربانی فراخوان فروش فسیل فیلم باربی مارگو رابی مجسمه سازی مجسمه‌سازی محمدرضا شجریان معماری موسیقی مولانا نقاشی نقش نمایش خانگی نمایشگاه نقاشی نیما یوشیج همایون شجریان هنرهای نمایشی هوش مصنوعی پرویز پرستویی پژمان جمشیدی کاخ گلستان کنسرت‌ کودکان
بدون نتیجه
نمایش همه نتایج

پر بازدیدترین

یارانه ۲۵ میلیاردی تجهیز کتابخانه‌ دانشگاه‌های کشور

گره کوری که در یک آلبوم باز شد؛ ثریا قاسمی و قصه «کی بود کی نبود»

زمان انتشار نسخه با کیفیت فیلم سفید برفی مشخص شد

ثبت‌نام بن‌کارت نمایشگاه کتاب شروع شد

مهران مدیری با جان بی قرار کنسرت می‌دهد

«گیله پیرمرد» در راه سینماها

اخبار مهم

حامد بهداد
بیوگرافی

حامد بهداد

17 اردیبهشت 1404
0

حامد بهداد یکی از بازیگران برجسته و صاحب‌سبک سینمای ایران است که با حضور در نقش‌های متفاوت،...

مجسمه‌های گره‌ای از انسان به بام رسیدند

مجسمه‌های گره‌ای از انسان به بام رسیدند

17 اردیبهشت 1404
موفقیت ۶ کودک ایرانی در نمایشگاه نقاشی بلغارستان

موفقیت ۶ کودک ایرانی در نمایشگاه نقاشی بلغارستان

17 اردیبهشت 1404
یارانه ۲۵ میلیاردی تجهیز کتابخانه‌ دانشگاه‌های کشور

یارانه ۲۵ میلیاردی تجهیز کتابخانه‌ دانشگاه‌های کشور

17 اردیبهشت 1404
گره کوری که در یک آلبوم باز شد؛ ثریا قاسمی و قصه «کی بود کی نبود»

گره کوری که در یک آلبوم باز شد؛ ثریا قاسمی و قصه «کی بود کی نبود»

17 اردیبهشت 1404
هفت هنر

خبرگزاری ما خود را متعهد به رعایت میثاق اخلاق حرفه‌ای خبرگزاری‌ها می‌داند.

 

 

خبرهای محبوب
  • حامد بهداد 17 اردیبهشت 1404
  • مجسمه‌های گره‌ای از انسان به بام رسیدند 17 اردیبهشت 1404
  • موفقیت ۶ کودک ایرانی در نمایشگاه نقاشی بلغارستان 17 اردیبهشت 1404
خبرهای ویژه
  • حامد بهداد 17 اردیبهشت 1404
  • مجسمه‌های گره‌ای از انسان به بام رسیدند 17 اردیبهشت 1404
  • موفقیت ۶ کودک ایرانی در نمایشگاه نقاشی بلغارستان 17 اردیبهشت 1404
خبرهای اخیر
  • حامد بهداد 17 اردیبهشت 1404
  • مجسمه‌های گره‌ای از انسان به بام رسیدند 17 اردیبهشت 1404
  • موفقیت ۶ کودک ایرانی در نمایشگاه نقاشی بلغارستان 17 اردیبهشت 1404

 طراحی و اجرا توسط: آریان وب

بدون نتیجه
نمایش همه نتایج
  • خانه
  • سینما
  • تئاتر
  • نقاشی
  • مجسمه‌سازی
  • موسیقی
  • ادبیات
  • معماری
  • رنگارنگ

© 2025 JNews - Premium WordPress news & magazine theme by Jegtheme.

خوش آمدید!

به حساب خود وارد شوید

فراموشی رمز عبور ؟

رمز عبور خود را بازیابی کنید

لطفاً ایمیل یا نام کاربری خود را جهت بازیابی رمز عبور وارد نمایید

وارد شدن